روایت با خیال‌پردازی آغاز می‌شود
درباره میترا تبریزیان و آثارش

 
 
 

 Leicestershire, 2012 _ Mitra Tabrizian 2

 
تالیف و گرد‌آوری از الهام نوری هنرجوی مدرسه آرتسنس 
دغدغه‌های تبریزیان برای عکاسی را شاید بتوان ناشی از مهاجرت به مکانی غیر از محل تولدش دانست. دنیای عکاسی او پر از بیگانگی، تنهایی و تبعیض است. تصاویرش آینه زندگی و دغدغه‌های اطرافیانش است، او هر چه را که خاطر آن‌ها را مکدر می‌سازد به درون کادر عکس خود می‌برد. تبریزیان نمی‌خواهد کار عجیب و غریبی بکند، او تمایلی به مستندهای اجتماعی یا ژورنالیستی ندارد، تصاویرش از موضوعات بزرگ ساخته نشده‌اند و برای خلق آن‌ها از نابازیگران استفاده کرده و عکسهایش را صحنه‌پردازی می‌کند. موضوعات کارش شاید به ظاهر کوچک باشند، اما رویکردهایی بزرگ دارند. عکسهای او هیچ وجه شاعرانه‌ای ندارد، اما دیدن تصاویرش ما را به دنیایی از رویا می‌برد رویایی از آنچه که بر مردمان درون عکس گذشته است. 

 

Leicestershire, 2012 _ Mitra Tabrizian 10

میترا تبریزیان هنرمند ایرانی‌الاصل مقیم انگلستان است. وی در تهران متولد شد و در اواسط دهه هفتاد میلادی، زمانی که 14 سال داشت ایران را ترک کرد. او در کودکی به عکاسی می پرداخت، اما به گفته خودش آنچه که سبب شکل‌گیری این تمایل به صورت جدی شد آگاهی نسبت به تقسیمات اجتماعی و نابرابری‌ها بود. ورود حرفه‌ای او به دنیای عکاسی، را می‌توان پس از گذراندن دوره عکاسی زیر نظر ویکتور برگن دانست. تبریزیان در این باره می‌گوید: « در انگلیس شخصی هست بنام ویکتور برگن که معلم من بود و ما چند نفر بودیم که زیر نظر او کار می‌کردیم و از بین آنها فقط من ایرانی بودم، او تاثیر خیلی زیادی در جریان نوین عکاسی داشت» 

تبریزیان در دانشگاه « وست مینستر» لندن موفق به دریافت درجه لیسانس و فوق لیسانس شد و در حال حاضر استاد همان دانشگاه است. او تا به حال چندین فیلم کوتاه و بلند ساخته اما بیشتر به واسطه عکسهایش شناخته می‌شود همچنین مقالات بسیاری از وی در نشریات معتبر عکاسی و هنری مانند «third text» و«art and camera » منتشر شده‌است.
نخستین فیلم بلند تبریزیان، با نام «غلام» با بازی شهاب حسینی (بازیگر ایرانی برنده جایزه کن)، در سال 2017 ساخته شده و روایت‌گر قصه راننده تاکسی است که در شهر لندن زندگی می‌کند. «غلام» در فیلم تبریزیان تنهاست، مانند اکثر کاراکترها و شخصیت‌های عکس و فیلم‌های او. اما جنس تنهایی «غلام» از نوع دیگریست، او دچار نوعی تنهایی خودخواسته‌ است که از جامعه و گذشته‌ای که از آن گریخته و سپری کرده، بوجود آمده. در این فیلم گذشته شخصیت اول فیلم یعنی «غلام» مشخص نیست، اما تاثیرات آن را بر او می‌بینیم. این اثر بیشتر از آنکه یک فیلم سینمایی باشد، عکس‌هایی است، که بیشتر از دیدن نیاز به رویاپردازی دارد. او همانطور که در این فیلم، درست مانند آنچه در مقاله درباره رابطه عکاسی و سینما درباره آن صحبت شده است، سینما را با عکاسی در‌می‌آمیزد، برای عکس‌هایش نیز از سینما کمک می‌گیرد. به گفته یکی از منتقدان:« تبریزیان به انتزاعات، مفهومی قابل رویت می‌بخشد و برای اینکار از نوع خاصی از تصویرسازی استفاده می‌کند و برای رسیدن به هدف،به طور متنوع از سینما و عکاسی و نقاشی کمک می‌گیرد.» 

 

Film Stills, 2017–18 _ Mitra Tabrizian 11

 
مجموعه «Film stills» برگرفته از لوکیشن‌هایی از فیلم «غلام» است که در شرق لندن برداشت شده و رویکردی غیرمعمول دارد. این عکس‌ها از لوکیشن‌های واقعی فیلم است. اما بازیگران در آن حضور ندارند، به گفته تبریزیان « من نمی‌خواستم این عکس‌ها همانند عکس‌های سینمایی باشد.» عکس‌های مجموعه «Film stills» تصاویری منحصر‌به‌فرد از لندن است، از مهاجران دیده‌نشده، از شهر دیده‌نشده؛ از جاهایی که « غلام» رفته ‌است و خطرهایی که در این مراکز خلوت در انتظار او بوده. این عکس‌ها روایت را برای تفسیر ما باز گذاشته‌ است.

 

You donʼt know what nights are like_, 2016 _ Mitra Tabrizian

 

You donʼt know what nights are like_, 2016 _ Mitra Tabrizian

 
تبریزیان را برخلاف محمد رضا میرزایی می‌توان یک عکاس انتقادی دانست، انتقاد به هر آنچه که در فضای اجتماعی و سیاسی اطرافش، خارج از مرزهای غرب و شرق، وجود دارد. او به انسانیتی که با حرکت رو به جلوی جهان، عقب مانده ‌است، انتقاد دارد. در مجموعه « You don’t know what nights are like » که به صورت یک بیلبورد بزرگ به سفارش «Art on underground» به اجرا درآمد، وی به سراغ کارگران شبانه که اغلب از قشر کم‌درآمد و مهاجرین هستند رفت و پس از مصاحبه با آنها، تنها تصویر زنی به نام لورا را برای کار نهایی انتخاب کرد. نتیجه کار سه بیلبورد شامل دو تصویر و یک متن بود. تبریزیان در این رابطه می‌گوید: « این کارگران زیرساخت‌های شهر را اداره می‌کنند ولی ما در تلاش هستیم تا از شر آن‌ها خلاص شویم، بنابراین من عامدانه متن، یعنی صدای داوطلبان که انتزاعی‌تر بود، وارد کار کردم تا درک کنم کار شبانه چگونه ‌است و تاثیرش بر زندگی آنها چیست. این زن پس از دیدن عکس خودش اشک ریخت و گفت: « من سال‌ها نامریی بودم ولی اکنون روی بیلبوردهای شهر هستم». به این صورت من می‌خواهم بگویم شاید هنر برای دیگران هم مفید باشد، نه فقط هنرمندان.»
 

 

 
 
Looking Back میترا تبریزیان
 
در مجموعه «looking back» تبریزیان به سراغ جوانان بیکار یا کسانی که علا‌رغم تحصیلات دانشگاهی نمی‌توانند در زمینه تخصص خود شغلی پیدا کنند و برای زنده ماندن مجبورند دست به هرکاری بزنند، رفته است. در این مجموعه افراد انگار به نقطه‌ای نامشخص خیره‌اند، نگاه آنها مانند نگاه‌کردن به خلا است، نگاه به آینده‌ای نامشخص. او در رابطه با این مجموعه می‌گوید: « من فکر می‌کنم این اثر بیانگر کمبودها و مشکلات زنان و مردان و جوانان بیکار است. یک نسل گمشده که نگاهی گیج و به همان اندازه گنگ به ‌مانند صفحه‌ای که به آن نگاه می‌کنند، دارند. » 

 

Leicestershire, 2012 _ Mitra Tabrizian 9

 
تبریزیان می‌گوید: «من همیشه به تقسیم بندی‌ها و شکاف‌های اجتماعی به عنوان موضوع کارهایم علاقه‌مند بودم؛ و این را در مجموعه «Leicestershire» یا مجموعه «Tehran» یا در کارهای مستند اولیه‌ام یا کارهای بعدتر از آن‌ها نیز نشان داده ام» در مجموعه  «Leicestershire»  که شاید بتوان گفت نزدیکترین کار تبریزیان به مستند است، بریتانیا در چشم‌اندازی خالی از سکنه و فروپاشیده پس از صنعتی‌شدن به تصویر کشیده شده. کارخانه‌های قرن نوزدهم که بیش از صدسال قدمت داشتند، نابود شده‌اند، پنجره‌های خوردشده، ساختمان‌های در حال ویرانی، اما مهاجران هنوز در این مکان‌ها زنده هستند. انگار تبریزیان توانایی این را داشته  که ساختمان‌ها و سایر اشیا بی‌جان را به زبان بیاورد. او در مورد این مجموعه می‌گوید: « این پروژه را به عنوان تلاش برای مستندسازی تاریخی و ادای احترام به شهروندان فراموش‌شده‌ای که به ساخت شهرهای بزرگ صنعتی کمک کردند، آغاز کردم.» چشم انداز عکس‌های این مجموعه یادآور رهاشدگی است، این تصاویر گویای وضعیت  تبعید شدگان در داخل است و شاید هم این عکسها نشان‌دهنده یک دوره زمانی باشد.
تبریزیان در مورد رویکردش در عکاسی می‌گوید: « قبل از سال 2005، من بازیگران و نابازیگران را درکنارهم استفاده می‌کردم ولی بعد ازآن به این نتیجه رسیدم یا شاید هم احساس کردم که افراد واقعی در پروژه‌ای که مربوط به خودشان است مهم هستند، تصور می‌کنم این کار نوعی مستند هنری یا  « rejection» است.»

 

Another Country, 2010 _ Mitra Tabrizian 4

 
تبریزیان در پروژه «Another Country» بر جامعه مسلمان شیعه و سنی که خارج از خاورمیانه و در شهر لندن زندگی می¬کنند، تمرکز کرده ‌است. او می‌گوید: «آنها در این مکان تحت نظارت زندگی می‌کنند و مورد آزار و اذیت مداوم قرار می‌گیرند و به افراد خارجی اعتماد ندارند. بچه‌ها بازی نمی‌کردند، آن‌ها گمگشته و حیران نمی‌دانستند چه کاری انجام دهند.» این پروژه به ایده‌های جابه‌جایی فرهنگی و سیاسی پرداخته است. تبریزیان این مجموعه را به‌گونه‌ای عکاسی کرده  که انگار واقعن در کشور دیگری انجام شده نه در قلب شهر لندن. مرز غرب و شرق قابل تشخیص نیست. وی در رابطه با عنوان پروژه این‌طور بیان می‌کند: « عنوان این مجموعه به عنوان کشور دیگر، به معنای مکان دیگر نیست، بلکه یک فرهنگ در داخل کشور است.»
برخلاف آثار پویان طباطبایی که همگی در ژانر کلاسیک عکاسی خبری قرار می‌گیرند، می‌توان گفت تبریزیان درک سنتی این رسانه را به چالش کشیده‌ است و می‌خواهد ابعاد سیاسی، اجتماعی و روانشناختی موجود را کشف کند، او در عکسهایش روابط اجتماعی افراد، انزوای فراگیر، بیگانگی با دیگران، احساس ناامیدی، بی‌تفاوتی یا تطابق با وضعیت موجود سیاسی و اقتصادی را به تصویر می‌کشد. خودش دراین رابطه می‌گوید: « ما در جهانی زندگی می‌کنیم که توزیع قدرت در آن پراکنده و نامناسب است، و همه ما در این اتفاق دخیل هستیم.» 

 

Tehran, 2006-Mitra Tabrizian

 
او نمی‌خواهد از تجربه شرقی‌اش دنیایی دروغین برای کسی بسازد. برخلاف بسیاری از عکاسان او در قالب تعریف شده غرب برای عکاسی قرار نگرفته است: « هنگامی که در تهران بودم، از افراد فقیر جنوب تهران عکاسی می‌کردم، بعد فکر کردم که این تصاویر در درک موضوع یا شرایط آنها به ما کمکی نمی‌کند. عکاسی به صورت جدا از جغرافیا قابل فهم نیست؛ موقعیت مکانی عکس در ارتباط با سایر جنبه‌های فرهنگی آن می‌تواند بسیار تاثیرگذار باشد.» در پروژه « Tehran» او به سراغ یک چشم‌انداز تازه ساخته شده رفت که علی‌رغم منظره شهری در پس زمینه، به نظر می‌رسد در ناکجاآباد است، انگار پیشرفت متوقف شده و به جایی نمی‌رود. حاضران در عکس از افرادی با مشاغل کم درآمد هستند و عکس در زمان تحریم‌های اقتصادی و تهدیدهای سیاسی نظامی آمریکا گرفته‌شده و بیانگر این واقعیت است که در صورت ادامه تحریم‌ها، این افراد بیشتر از قبل در انزوا و فشار زندگی می‌کنند.

 

Film Stills, 2017–18 _ Mitra Tabrizian 8

 

اگر عکاسی خیابانی را با مفهوم شانس و لحظه قطعی، بخشی از زمان و مکانی بدانیم که از طریق ویزور دوربین انتخاب شده و با کلیک شاتر بوجود آمده  است، عکس های تبریزیان را می توان جایی بین صحنه‌پردازی و مستند دانست، صحنه هایی تقریبن واقعی که واقعیت، فضا و ساکنان آن را به یک بستر عمیق احساسی سوق می دهد. او نقش های اجتماعی افراد را کاوش می کند و با نمایش آن برداشت‌های ما از جهان را به چالش می‌کشد. تبریزیان به عنوان یک معلم، آموزش تفکر انتقادی را بسیار مهم و تاثیرگذار می‌داند. سوژه‌های او از طبقات دیده‌نشده اجتماع هستند و به شخصه روی داستان‌های کوچک روزانه که تمثیلی به مسائل بزرگتر دارند، تمرکز می‌کند.

 

Border, 2005–06 _ Mitra Tabrizian

 

کارهایش نقدی بر زندگی خالی زنان و مردانی است که تحت تاثیر اقتضائات سرمایه داری جهان، رو به نابودی است. آثار وی بدون جهت‌گیری نسبت به زنانگی و جنسیت است. تبریزیان در مورد زن بودنش می گوید: «دوست دارم فکر کنم کارهای من بدون توجه به جنسیت من، با شایستگی های خودشان ارزیابی می شوند.» او به عکاسان جوان توصیه می کند: «به چشمان خود باور داشته  باشید.». 

 آخرین کار تبریزیان به نام «The Far mountains» فیلمی بلند در مورد پسربچه‌ای 12 ساله است که در یکی از شهرهای کوچک ایران زندگی می‌کند و از پرنده‌ای زخمی مراقبت می‌کند، او آن پرنده را از دست می‌دهد و حالا می‌خواهد بدون توجه به عواقبش انتقام بگیرد.

اگر این مطلب را دوست داشتید پیشنهاد می‌کنیم مقاله درباره گرگوری کرودسون و آثارش را هم بر روی وبسایت مدرسه آرتسنس مطالعه کنید.

 

 
Loading
تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید