نوشته حنانه افشار هنرجوی مدرسه آرتسنس
سریال دفاع از جیکوب مینی سریالِ درام-جنایی ۸ قسمتی محصول شبکه اپل تی وی پلاس، اقتباسی از کتاب پرفروشی به همین نام است که توسط مورتن تیلدم ساخته شده است.این سریال داستان خانواده باربر را روایت میکند که با متهمشدن پسر نوجوانانشان، جیکوب، به قتل یکی از همکلاسیهایش، زندگیشان دگرگون میشود و عشق و اعتماد این خانواده به یکدیگرمورد آزمایش قرار میگیرد.
خانواده باربر خانوادهای شاد و خوشبخت هستند، هر کدام در زمینه کاری خودشان موفقند و زندگی خوب و آرامی دارند. اما زمانی که اندی باربر (با بازی کریس ایوانز) که خود معاون دادستان است، جسد یکی از همکلاسیهای پسرش، بن ریفکین را در جنگل در حالی که چاقو خورده مییابد، متوجه میشود که در فضای مجازی و مدرسه همه پسرش را قاتل میدانند چرا که پیش از آن جیکوب توسط مقتول مورد زورگویی قرار گرفته بود، همان روز صبح از محل ارتکاب جرم عبور کرده، اثر انگشتش بر روی لباس مقتول پیدا شده و شاهدی هم ندارد که ثابت کند کاری انجام نداده و از همه مهمتر، دوست صمیمیاش چاقویی را در کیفش دیده و همانطور که از نام سریال مشخص است، او باید از پسر چهارده سالهاش دفاع و او را از اتهام مبرا کند.
این قتل و اتهام علاوه بر از بین بردن حریم خصوصی و تضعیف روابط خانواده، رازهای زیادی را آشکار میکند که مهمترینشان، وجود پدر اندی است؛ کسی که اندی از کودکی به همه اعلام کرده بود که او مرده است. پدر اندی که در زمان کودکی او به علت تجاوز و قتل به حبس ابد محکوم شده بود، پس از اتهام جیکوب به خاطر احتمال وجود ژن قاتل و رفتارهای خشونتآمیز پایش به میان میآید و سبب ارتباط مجدد او و پسرش میشود.
در بیشتر آثار مشابه ما شاهد زیر سوال رفتن و شک بین همسران هستیم درحالی که مسئله اصلی سریال دفاع از جیکوب عشقِ عمیق والدین است که به شک و تردید نسبت به پسرشان آمیخته میشود و شناختی که در طول سریال مدام زیر سوال میرود. اندی مرد خوب، آرام و اخلاقمداری است که با تمام وجود باور دارد پسرش بیگناه است اما هنگامی که چاقویی را در اتاق جیکوب پیدا میکند، متوجه میشود آنقدر که مطمئن بوده پسرش را نمیشناسد و چاقو را به عنوان اصلیترین مدرک جرم از بین میبرد. در مقابل لوری، مادری است دلسوز که نمیتواند با اطمینان پسرش را بیگناه بداند، او خاطرات تاریک و تلخی از رفتارهای خشونتآمیز پسرش در کودکی به یاد میآورد که تا به حال با کسی درمیان نگذاشته و همواره او را آزار میدهند و جیکوب پسری است آرام، کم حرف و بدون حس همدردی که دوستان زیادی ندارد و در زیر پوسته آرام و معصومش، خشمی پنهان جریان دارد.
در میان کشمشهای داستان، پای متهم دیگری به نام لئونارد پتز که سابقه کودکآزاری داشته به میان میآید، کسی که ما شاهد پاککردن عکسهای بن ریفکین از گوشی موبایلش هستیم. با حضور پتز، درست زمانی که دادگاه مصمم شده که جیکوب بیگناه است، داستانی در سایتی با نامی ناشناس که به جیکوب میرسد، توسط دادستان به عنوان مدرک به دادگاه ارایه می شود. داستانی که تمام جزییات قتل را قدم به قدم توضیح داده جایی که همه حتی اندی به پسرش شک میکند.
از ایرادات این سریال، شاید بتوان به طولانی و کشدار بودن روایت داستان اشاره کرد. شاید در ابتدا با هدف قرار دادن بیننده در استیصال وارد بر خانواده باربر باشد اما درست بر خلاف سریال میدانم همینقدر درست است این طولانیشدن به سریال لطمه وارد کرده و از نقاط قوت آن کاسته است. تیتراژ خاص، موسیقی متن عالی و انسجام خوب در کنار نقش آفرینی بینظیر بازیگران از کریس ایوانز که عادت کردهایم او را در نقش کاپیتان آمریکا ببینم تا جیدن مارتلِ نوجوان و جی.کی.سیمونز که حضور کوتاه اما مانند همیشه اثرگذاری دارد، بر جذابیتهای این سریال میافزاید اما سریال از تمام پتانسیلهای خود برای شخصیتپردازی و خلق سریالِ جنایی ویژه استفاده نکرده، به خصوص از حضور پدر اندی که حتی در رویارویی با لوری هم نادیده گرفته میشود و باید گفت به اندازه کافی به آن پرداخته نمیشود.
سریال دفاع از جیکوب به بیننده اجازه مداخله در روند تحقیق و پیداکردن قاتل را میدهد، مخاطب را همراه خود میکند و او را همچون شاهدی در صندلی قضاوت و داوری مینشاند و نتیجهگیری را با تمامی نشانهها و اتفاقاتی که شاهدشان بوده است، برعهده او میگذارد.حدسزدن پایان سریال کار سادهای نیست، گرهها و اتفاقاتی که روند تشخیص را پیچیده میکند، شاید حتا بتوان گفت پایان شوکه کنندهای دارد اما پایانی نیست که انتظارات بیننده را برآورده کند.
سریال بخشهای دور از انتظار کم ندارد اما شوکهکنندهترین آن شاید به اعتراف پتز برمیگردد و البته اتفاقات سفر خانواده باربر به مکزیک و همچنین تصمیم لوری برای از بین بردن شکی که تبدیل به سوهان روحش شده، جایی که او برای اثبات بیگناهی جیکوب به خودش، جان پسرش را به خطر میاندازد.همچنین، فیلمنامه سریال با کتاب تفاوتهای زیادی دارد؛ اتفاقات و خاطراتی که از گذشته جیکوب به تصویر کشیده میشود، شخصیت تیرهتری از او نمایش میدهد. شاید همین تغییرات سبب ایجاد شکافهایی در فیلمنامه شده است.
در آخر، سریال مسائلی را هدف قرار داده که شاید در اکثر سریالهای جنایی کمتر به آن پرداخته شده؛ کشمشهای یک خانواده برای حفظ حریم خصوصی و حفاظت از عزیزترین عضو خانوادهشان در حالی که خودشان هم به او اطمینان ندارند و شک و تردید رهایشان نمیکند.
دفاع از جیکوب داستان دروغهای دفنشده در سالهای گذشته، تظاهر و تناقض و درون تاریک و انگیزههای سیاهی است که شاید هرکسی در وجودش داشته باشد، این سریال ذهنتان را درگیر خواهد کرد و تا پیداکردن جواب شما را رها نمیکند و برخلاف دیگر سریالهای این ژانر تمرکزش را بر روی حل معما و پیداکردن قاتل نمیگذارد بلکه به تاثیر جرم بر خانواده و نقش رسانهها و اینترنت و سردرگمیهای افراد، بهویژه نوجوانان در این میان میپردازد.
اگر این مطلب را دوست داشتید پیشنهاد میکنیم مقاله باید چیزی برای ادامه دادن پیدا کنی که درباره معرفی سریال مشهور When They See Us می باشد را هم بر روی وبسایت مدرسه مطالعه کنید.