نوشته شیما پازوکی هنرجوی مدرسه آرتسنس
آلیشیا کواده « Alicja Kwade» هنرمند لهستانی - آلمانی متولد 1979 است که اینستالیشنها و اثار حجمیاش حول مفاهیم مکان و زمان شکل گرفتهاند. او مواد معمولی مانند چوب ، شیشه و مس را از طریق فرآیندهای شیمیایی دستکاری میکند تا زودگذر و ناپایدار بودن دنیای فیزیکی را در کارهایش نمایش دهد. آثار او اغلب شامل بازتابها ، صداهای تکراری و تشدید گمراه کننده این عوامل برای ایجاد فضاهای بیمرز و غیر واقعیاست و بینندگان را دعوت میکند تا برداشت خود از واقعیت را زیر سوال ببرند.کواده در مصاحبهای با مجله ArtReview در سال 2013 گفته بود “من شیفته مرزهای بین یقین علمی و تردید هستم. همه چیز در بینابینیت، عدم قطعیت و معلق. هری هودینی شعبده باز بزرگ در این زمینه یکی از بزرگترین قهرمانان من و الهام بخش من است.''آثار این هنرمند تجسمی معاصر از سال 2008 در نمایشگاههای گروهی و فردی توجه منتقدان را به خود جلب کرد. کارهایی که حجیم بودند و بی پروا و فضای خاص خود را برای به نمایش در آمدن می طلبیدند.
Petrichor یکی از مجموعههای وی است که در سال 2020 در توکیو به نمایش درآمد. پتریکور در لغت یعنی بوی باران بر خاک. در ریشه لغت Petra در زبان یونانی یعنی سنگ و Ichor بنا بر افسانههای یونانی مایع طلایی جاری در رگهای خدایان است و باز در همین افسانه ها، باران اشک خدایان بوده که بر سر انسانها می ریخته و زمین را بارور می ساخته است.
لحظه نفوذ باران به خاک - که از حیطه حواس و آگاهی ما خارج است اما همچنان بر واقعیت ما تأثیر می گذارد – و بنمایه آثار کواده در این مجموعه است، نه تنها آنچه را آشکار است بلکه عناصر پنهان و در نهایت جهانهای موازی را نیز مورد بررسی قرار میدهد.
کواده سعی می کند سیستمهای پیچیده جهان را رمزگشایی کند ، با آگاهی از این که موقعیت شخصی او به عنوان یکی از همین عناصر جهان مادی، ممکن است روایت او را جانبدارانه بنمایند اما به هر حال او راوی این پیچیدگیهای به غایت ساده است. آثار موجود در این نمایشگاه بازنمایی فیزیکی حالات و اشکال مختلف است، از مارپیچ تا دایره تا خط.
سازهها در این مجموعه اغلب با یک آینه از هم جدا شدهاند. در آثار کواد، آینهها باریکه راههای بصریاند، گشوده به جهانهای موازی به ظاهر بی پایان، و اینگونه " بودن های" تئوریک متعددی از یک شیء در شرایط مختلف را شرح می دهند. آینه صرفاً به عنوان ابزاری برای بازنمایی اجسام دنیای واقعی عمل نمی کند و همزمان آنها را مانند یک منشور باز تولید و بازسازی میکند. برای اینکه اثر به حد نهایی تاثیر گذاری خود برسد ، ناظر باید در اطراف آن حرکت کند و دائماً زاویه دید خود را تغییر داده و درک خود را زیر سوال ببرد.
شاید علت این بی مرز بودن خیال و واقعیت و درهم تنیده بودن این دو برای آلیشیا کواده از آنجایی میآید که در کودکی به جای شنیدن قصههای کودکانه به وقت خواب، مدام این جمله را از پدرش می شنیده که " کهکشانها را تصور کن".
اگر این مطلب را دوست داشتید پیشنهاد میکنیم مقاله روایت در فضاها که بررسی آثار هنرمند معاصر ندکو سولاکوف میپردازد را هم بر روی وبسایت مدرسه آرتسنس مطالعه کنید.