نویسنده فاطمه رضایی چله هنرجوی مدرسه آرتسنس
وسعت دنیای کودکان اکثر اوقات به اندازه دیوارهای خانه است، به همین دلیل کوچکترین و بیاهمیتترین اتفاقات رخداده در خانه نیز از زیر چشم آنها دور نمیماند، با درک و حواس کودکانهشان درآمیخته و در محکمترین جای حافظهشان جا خوش میکند. آلفونسو کوآیرون کارگردان خوشنام مکزیکی نیز با استفاده از همین جنس اتفاقات و خاطرات، خدمتکار مهربان کودکیاش را شخصیت اصلی فیلم روما Roma قرار داده و همراه با او دنیا و تجربیات بچگیاش را به فیلم تبدیل کرده است. روما نام محلهای در مکزیکوسیتی است و فیلم داستان خانوادهای از طبقه متوسط در این محله را بازگومیکند. در ادامه به نقد و بررسی فیلم روما Roma میپردازیم. کلویه خدمتکار خانه نقش محوری داستان را بر عهده دارد و با وجود بالا و پایینهای زیاد زندگی خودش و خانوادهای که به آنها خدمت میکند، همراهی و محبتش را هرگز از آنها دریغ نمیکند.
روما در سال 2018 در بسیاری از مهمترین جشنوارهها از جمله اسکار و گلدن گلوب نامزد شد و در شاخههای بهترین کارگردانی و بهترین فیلمبرداری موفق به کسب جایزه گردید. شاید ریتم کند آن و یا چهره متفاوتی که از درام برای بیننده به نمایش میگذارد به مذاق مخاطب عام خوش نیاید اما گرفتن امتیاز 96 درصد در سایت روتنتومیتو خلاف این را در بین منتقدین نشان میدهد. از همان ابتدا دوربین و فیلمبرداری در خدمت واقعگرایی قرار میگیرد مانند همراهی بسیار آرام با شخصیتها یا زاویه همسطح با کلویه در کل فیلم. اما مانند بقیه تمهیدات سینمایی و داستانی که در این فیلم به کار رفته است، دوربین نیز با حرکت پن و چرخشی طولانی حضور غیر معمول خود را متذکر میشود. درست مانند هواپیمایی که حضورش در عین واقعگرایی وجه نمادین فیلم را بیشتر میکند و یا مثالی دیگر میتواند انجام حرکت مشکل یوگایی باشد که تنها کلویه قادر به انجامش است.
بر همین اساس هر اتفاقی که میافتد با صحنهای متضاد در جایی دیگر از فیلم، تکمیل میشود. مانند صحنهای که خانواده، کلویه را همچون عضوی از خود میدانند و در صحنهای دیگر مرز و فاصله طبقاتی خود را با او متذکر میشوند. این نکته در کنار نکات مهم دیگر باعث میشود که اکثر مخاطبان فیلم، آن را یک فیلم واقعگرا بدانند. در واقع داستان مانند درختی از یک خانواده و زندگی معمولشان شروع میشود و با اضافه شدن داستانهای به ظاهر حاشیهای اما تاثیرگذار بر زندگی شخصیت اصلی یعنی کلویه پربار میشود. تیتراژ اول فیلم مهمترین وظیفه را بر عهده دارد و آن روشن کردن تم فیلم و ریتم کند آن به همراه هواپیمایی است که در انعکاس آب بر موزاییکهای حیاط خانه دیده میشود و در جای جای فیلم خود را به عنوان نمادی بسیار آشکار نشان میدهد. هواپیمایی که شخصیتهای داستان را از موقعیتی به موقعیتی دیگر میبرد اما مقصدش هیچگاه معلوم نیست. درست مانند اصل تصادفی بودن یا نشان دادن اتفاقات در فیلمهای واقعگرای نئورئالیسم ایتالیا. سیاه و سفیدی نماها این یادآوری را شفافتر میکند گرچه در خدمت هرچه جذابتر نشان دادن فرمها در قابهای باز کارگردان نیز هست. ترکیببندیهایی که بیشتر به دلیل ریتم کند درونی فیلم و همچنین بلندی طول نماها به قاب عکسهایی تبدیل شده که بسیار حساب شده چیده شدهاند. روما مانند خاطرهای که در ذهن کوآرون ثبت شده است، در ذهن و روان بینندگانش نیز جای میگیرد.
مشخصات فیلم:
روما (roma) | کارگردان: آلفونسو کوآرون | محصول سال: 2018
اگر به دیدن این فیلم علاقهمند شدید پیشنهاد میکنیم مقالهای که هنرجوی خوب ما فاطمه رضایی چله درباره فیلم کفرناحوم نوشته شدهاست را هم مطالعه کنید.