آخرین تماس
درباره عکس‌های هری گرویارت از فرودگاه‌ها

 

Last Call - هری گرویارت 6

 

ترجمه از تینا طالبیان هنرجوی مدرسه آرتسنس

هری گرویارت (Harry Gruyaert) متولد ۱۹۴۱ در بلژیک عکاسی است که به خاطر تصاویرش از هند، مراکش و مصر و همچنین غرب ایرلند و نیز به دلیل رنگی بودن عکس‌هایش در حالیکه بیشتر عکاسان هم نسل او سیاه‌وسپید عکاسی می‌کردند، شناخته شده است. او یکی از عکاسان آژانس عکس مگنوم است که آثارش در تعدادی کتاب منتشر شده، به طور گسترده به نمایش گذاشته شده و همچنین برنده جایزه کداک شده است. او از سال ۱۹۵۹ تا ۱۹۶۲ در مدرسه عکس و سینما در بروکسل تحصیل کرد. سپس کار به عنوان عکاس آزاد را در پاریس آغاز کرد در حالی که به عنوان مدیر فیلم‌برداری برای یک کانال تلویزیونی کار می کرد، پس از اولین سفرش به مراکش در سال ۱۹۶۹و بابت عکسی که در آنجا ثبت کرد موفق به دریافت جایزه کداک شد. پیشنهاد می‌کنیم اگر به عکاسی مستند علاقه‌منهد هستید و تمایل دارید در این زمینه مهارت‌های  خود را  تقویت کنید کلاس عکاسی مستند ما را از دست ندهید چرا که در این کلاس می‌توانید با تکنیک‌های که هری گرویارت و دیگر عکاسان برجسته برای عکاسی در فضاهایی مانند فرودگاه‌ها و سایر فضاهای عمومی استفاده می‌کنند آشنا شوید.

 

Last Call - هری گرویارت 4

مجموعه «آخرین تماس» هری گرویارت عکس‌هایی است از فردوگاه‌هایی در نقاط مختلف جهان، صحنه‌هایی امروزی برای به نمایش گذاشتن سنت قدیمی یکجا نماندن انسان‌ها.
شاید فرودگاه‌ها را با فضاهای حاشیه‌ای و پر از سرخوردگی، صف‌ها، و مغازه های معاف از مالیات برای خیلی از ما موشوعی معمولی باشد اما برای گرویارت آنها جذابیت‌های بی‌پایانی را ارائه می‌دهند. او در کتابی که از عکس‌های این مجموعه منتشر شده می‌نویسد: فرودگاه‌ها فضاهایی هستند مثل زمین‌های بازی با انبوهی از بازیکنان که انگار روی صحنه در حال سُرخوردن هستند.
و ادامه می‌دهد: شاید فرودگاه‌ها تصویری شبیه به خطوط ساحلی در سرتاسر جهان از خود نشان می‌دهند. فرودگاه ها نه اینجا هستند و نه آنجا بلکه در همه شهرهای بزرگ و گوچک وجود دارند.ساختار آنها که از شیشه، فولاد، بتن و... ساخته شده باعث شده که بسیار واقعی به نظر بیایند، با این حال، آدم‌ّها در همان طور که در میانشان حرکت می‌کنند انگار در بلاتکلیفی مطلق هستند.
من همیشه مجذوب مکان‌هایی بوده‌ام که مردم در آن منتظر می‌مانند. من عاشق تماشای حرکات، حالت‌هایشان، نگاه‌هایشان، گروه‌هایی که تشکیل می‌دهند و اتفاقاتی که در آن لحظات عجیب و غریبی که در آن انگار زمان ایستاده‌است،می‌افتد هستم. به همین دلیل، من به ایستگاه‌های قطار، ایستگاه‌های اتوبوس و ایستگاه‌های تراموا علاقه مندم، اما فرودگاه‌ها برایم مکان‌های خاصی هستند، زیرا فضای بصری قابل توجهی در اغلب آنها وجود دارد. معماری، مبلمان و رنگ‌ها با هم ترکیب می‌شوند و مجموعه‌ای از اتفاقات را می‌سازند که انگار روی صحنه نمایش یا در فیلم‌ّها اجرا می‌شوند. مثل نمایشیست که نمی‌توانم آن را درک کنم، اما بعد بصری آن همیشه مرا به خود جذب می‌کند.c

 

Last Call - هری گرویارت 1

فرودگاه‌ها همه چیزهایی را که به عنوان یک عکاس توجه من را به خود جلب می کند گرد هم می‌آورند؛ بازی متقابل نور و سایه، شفافیت و انعکاس‌ها، بازتاب‌ها و لایه‌های هم‌پوشانی شده در پنجره‌ها که باعث می‌شود شما طاقت خود را از دست بدهید و تصاویری بسار قوی از گیر افتادن بین دو جهان ثبت کنید؛ دوگانگی بین درون و بیرون و همچنین نشانه‌ها و تابلوهایی که وجود دارد؛ فلش ها، اعداد، حروف،تبلیغات و ... که حضور گرافیکی آن‌ها به ترکیب‌بندی عکس، ساختار فوق‌العاده‌ای می‌بخشد. من همیشه عاشق اینها بوده‌ام.
هرسفر و هر فرودگاه برای من فرصت جدیدی برای عکس گرفتن است. من همیشه تشریفات فرودگاهی را به سرعت انجام می دهم تا آزاد باشم و بتوانم هر زمان که سوژه‌ای ظاهر شد عکس بگیرم. شانس و بخت نیز نقش مهمی در آن دارند. شما باید بسیار مراقب و متمرکز باشید، چراکه هیچ چیز بدتر از از دست دادن فرصت نیست، چون عکس‌ها هیچ‌وقت منتظرشما نمی‌مانند.

ریچارد نوناس،‌ مجسمه ساز آمریکایی، درباره عکس‌های گرویارت می‌گوید: گرویارت همه اصول کادربندی در مرکز و لبه‌ّهای عکس را نادیده می‌گیرد و بدین ترتیب در کارهایش انگار مرزهای مبهم زندگی همپوشانی پیدا می‌کنند،او تصاویری دارد که در آنها یک چیز شروع به تبدیل شدن به چیز دیگری کرده‌است. او از فرآیندها عکس می‌گیرد نه نتایج. او از لحظاتی عکاسی می کند که در حال گذر هستند، او از گسستن عکس می‌گیرد، زمان‌های لغزنده‌ای که بصورت آنی ایجاد و سپس محو می‌شوند.
استقبال هری گرویارت از عکاسی رنگی برای عکس‌های مستندش، کار او را از بسیاری از معاصرانش متمایز کرد، آنهم در زمانی که این‌شکل از عکاسی بیشتر در قلمرو عکاسی تجاری و تبلیغاتی استفاده می‌شد.

 

Last Call - هری گرویارت 5

با این حال، علاقه گرویارت به رنگ تنها چیزی نبود که او را از هم‌نسلانش متمایز می‌کرد، همان طور که‌خودش در مصاحبه‌ای می‌گوید: در اروپا به‌ویژه فرانسه یک سنت انسانه گرایانه از افرادی مانند روبرت دوانو و ویلی رونیس وجود دارد که در آن مهم‌ترین چیز در عکس‌ها مردم هستند، نه محیط. من آن را تحسین می‌کردم، اما نمی‌توانستم با آن ارتباط برقرار کنم. من به همه عناصر علاقمند بودم: فضا، نور، ماشین‌ها. برای من جزئیات فضا هم به اندازه انسان‌ها مهم هستند و نسبت به نظر سایرین،‌ این یک نگرش کاملن متفاوت است.

Loading
تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید