بعلاوه درد

 

عکسی از مهدی منعم


 نوشته هنگامه حیدری هنرجوی  مدرسه آرتسنس

 

عکس‌ها می توانند با قدرت بسیار زیادی مفاهیم و احساسات را به مخاطبانشان منتقل کنند و وقتی عکس‌های خوب با متنی قوی همراه شوند،این اثرگذاری بدون شک دو چندان خواهد بود.گرفتن عکس‌های تاثیر گذار یا نوشتن درباره آنها هردو مهارت‌هایی است که در کلاس‌های مدرسه آرتسنس بر روی آنها تاکید می‌کنیم و تلاش ما این است که استعدادهای بالای هنرجویانمان را در این زمینه ها در جهت درست هدایت کنیم. در ادامه برداشتی آزاد از عکسی از مهدی منعم نوشته یکی از هنرجویان خوبمان را مشاهده می‌کنید.

 

معلوم نیست مرد به کجا می‌نگرد. اصلن چیزی را می‌بیند یا در فکر است و به نقطه‌ای خیره مانده؟در چشم‌هایش سکون پیداست. از چشم‌های روشنش صدایی میشنوی که بسیار آهسته است اما تا مغز استخوانت نفوذ می‌کند.صورتش با وجود سایه‌ها به چند قسمت تقسیم شده است. بینی و لب و گوش‌ها در تاریکی و چشم‌ها در روشنایی.گویی مقدر شده این مرد آنچه اتفاق افتاده را ببیند و بارها خاطراتش را تکرار کند تا یادش نرود چطور اتفاق افتاد، جز‌‌ء به جزء ماجرا هر روز از جلوی چشمانش بگذرند و ببیند نگاه دلسوز و گاهی متعجب مردم را.
انگار لب‌های او در تاریکی قرار گرفته‌اند تا ساکت بمانند، دم نزنند، بهانه نیاورند، درد و دل نکنند و واژه‌ای حتا کوچک، از عشق نگویند و گوش‌هایش، که آنها هم در تاریکی هستند و انگار برایش شنیدن دیگر معنایی ندارد. هرچه می‌شنود صدای خودش در درون سرش است و فریاد و انفجار شاید.

رد سیاهی از پیشانی‌اش هم گذشته. از افکارش، از چشم سوم‌اش جایی که باید سعی کند مثبت اندیش باشد تا زنده بماند.سایه روی صورت او به شکل یک بعلاوه درآمده‌است.اما بعلاوه‌ چه؟ بعلاوه درد؟ بعلاوه وحشت روزی که اتفاق افتاد؟ ترس لحظه هایی که مقابل چشمانش رخ داد؟ بعلاوه چی؟

و سایه‌ای که روی گردنش افتاده، گویی دستی محکم گلویش را چسبیده باشد. دارد او را خفه می‌کند. نفسش رابند میآورد، عرصه را بر او تنگ و زندگی را برایش سخت‌تر می‌کند.چیزی که در پیش‌زمینه وجود دارد، تار است ولی به شدت گیراست، دست‌هایی که دیگر نیست اما روی هم قرار گرفته. دست‌هایی که مرد خوب یادش هست کجا جا مانده اما نمی‌تواند باز گردد و آن‌ها را دوباره بردارد و شاید این تمام چیزیست که باعث می‌شود خیره ببیند و دیگر نشنود و هیچ مگوید.

این عکس از مهدی منعم است.

اگر این مطلب را دوست داشتید پیشنهاد می‌کنیم مقاله ما اینجا دوبار بدبختیم را هم بر روی وبسایت مدرسه آرتسنس مطالعه کنید.

تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید