بهشت کودکی من
مجموعه عکسی از شایسته محمدی هنرجوی آرتسنس

 
 
 
از مجموعه عکس بهشت کودکی من اثر شایسته محمدی 13
 
شایسته محمدی از هنرجویان خوب کلاس فاین‌آرت مدرسه آرتسنس در بیانیه ای که برای مجموعه عکسش نوشته آورده است:
پنهان شده در دل کوه‌های بی بدیل زنجان. پاک و یکدست. مردمانش لب چشمه ای خنک آب می‌نوشند و در آنجا تفریح کودکان بازی با گوسفندانیست که هم دارایی و هم گرفتاری پدرانند. دمی صدای گپ و گفت جیر جیرک‌ها شنیده می‌شود و آواز مرغ‌های حق گو. در نبود آنها سکوتِ «مقانک» تو را به درونت می‌کشاند. بر خاک آنجا که قدم می‌گذاری صدایش با تو از سرِّ زندگی می گوید و بویش از خود دورت می کند. 
اینجا بهشت کودکی من است.
جایی که در کودکی گمان می‌بردم مردمانش خوشبخت هستند و در این بکر بی‌کران رها از هر دغدغه ای، آسوده خاطر به سر می برند. امّا با گذشت ایّام دریافتم زندگی‌شان به این آسانی ها هم نیست. قبل از برخاستن خورشید برمی خیزند. دام هایشان را راهی صحرا می کنند و خانه‌هاشان را رُفت و روب. به صحرا می‌روند، زمین ها را شخم زده، گندم کاشته و در تنور نان می‌پزند. هنگام غروب دام‌هایشان را تیمار می‌کنند و شب‌هنگام خوشحال و خرسند از زندگی بی‌آلایش و ساده‌شان برای رهایی از خستگی تن، به شب نشینی می‌روند. زندگی ای که برای ما شهرنشینان نا‌ممکن تصور می شود و طاقت فرسا.
حال با خود می اندیشم که شاید آرامش حاکم بر این بهشت کوچک دور افتاده، از قلب تپنده‌ تک تک روستاییان است که در هوا می‌طراود و استشمام آن مرا به دورها می‌‌برد. امّا آیا به راستی با وجود راه یافتن جعبه های جادویی به خانه‌هایشان و باخبری از جذابیت های دنیای مدرن همچنان مردم این دیار از زندگی خود خرسندند؟ یا اینکه نا‌راضی اند از بهایی که بابت آرامششان می‌پردازند؟نمی‌دانم ولی این را می‌دانم که دلم می‌خواست «مقانک» را در قاب دوربینم ماندگار کنم تا هر بار که دلم از شهرنشینی گرفت، هوایم با یاد بهشت کودکی‌هایم تازه شود.
 
شایسته محمدی مقانکی  هنرجوی مدرسه آرتسنس– پاییز۹۲

 

اگر این مطلب را دوست داشتید پیشنهاد می‌کنیم مجموعه عکس نامیرا را هم بر روی وبسایت مدرسه آرتسنس مشاهده کنید.

 
Loading
تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید