اشتباهات آفرینش
درباره سلف پرتره‌های Hernease Davis

 
اثر  Hernease Davis
نوشته شیما پازوکی هنرجوی مدرسه آرتسنس 
 هرنیس دیویس هنرمند سیاه پوست امریکایی ساکن بروکلین، در آثارش از درد می‌گوید. از نداشتن ریشه‌های مستحکم، از جا‌به‌جا شدن‌های بیشماری که در زندگی تجربه کرده. او زنیست که از طریق هنر به دنبال رساندن صدای خود به گوش طیف وسیعی از انسانهاست. او پر از زخم‌های انسان بودن است و روح مجروحش به دنبال راه‌های تازه‌ای برای دوباره سرپا شدن می‌گردد. کار های او یا فوتوگرام است یا سیانوتایپ و یا پرفورمنس. گاهی هم تلفیق همه این سه به اضافه اندکی دستکاری عکس‌ها.
 

اثر  Hernease Davis

تمام آثار او به گفته خودش در اتاق نشیمن خانه‌اش بوجود می‌آیند. در تاریکی مطلق. این فضا برای او منبع الهام است، جایی برای باز تعریف خویش، برون ریختن آشفتگی‌ها و خشمهایش و در نهایت مکانیست برای آسودن و تجدید قوا.
سلف پرتره‌های اوکه بخش مهمی از آثارش را شامل می‌شوند گویا نمادی از تولد دوباره‌اش پس از سالها درد و رنج است.خودش در اینباره می‌گوید حس می‌کردم برای ترمیم روح و روانم باید به اعماق خود فرو روم تا آن مراقبت و مداوایی که به دنبالش بودم بیابم و برای این‌کار به فیلمها و پرده‌ها پناه بردم.
زهدانی پناه دهنده که جسم و روح دیویس را در بر گرفت و به او فرصت التیام یافتن داد. کشف و شهودی دوباره از میان بدن و فوتوگرام‌هایش که منجر به تولید مجموعه‌ای منحصر به فرد شد. «زهدانی برای من، اشتباهاتی که در خلقت رخ داد »

 

اثر  Hernease Davis

 

آثاری که عریانی جسم را در نوری شدید و کاغذهای عکاسی در بر گرفت و گویی انسانی دیگرگونه زاده شد. زهدانی که به او این امکان را داد تا تکنیکهای عکاسی آنالوگ را با هنر پرفورمنس و اندکی دیوانگی بیامیزد برای زادن چیزی دیگرگونه. او در این مسیر به نوعی همپای آفرینش این مجموعه، به ترمیم روح زخمی خود می‌پرداخت. گویی همزمان با تولد آثار جدیدش، زنی از عمق روح و جانش زاده میشد. سبک تر و بی زخم تر.

 

اثر  Hernease Davis

 

برای ساخت این مجموعه او روی کاغذهای عکاسی قرار می‌گرفته و در لحظه مناسب، نور فلاش را فعال می نموده. به این ترتیب آن قسمتهایی از کاغذ که در معرض مستقیم نور بودند سیاه می‌شدند و باقی قسمتها که با بدن او پوشیده شده بود، سفید می‌ماند.
کارهای این مجموعه تشکیل شده‌اند از چندین فریم. هر فریم به طور مجزا تولید می‌شده و با وجود اینکه ذاتی مستقل دارد اما تکه ایست از یک کلیت یکپارچه. درست مثل تک به تک خصایص انسانی که در کنار هم، انسانی کامل را می آفرینند و در محدوده ای وسیع‌تر، کارهای دیویس انگار اشارتیست به کل بشریت. هر فرد به خودی خود می‌تواند زیست کاملی داشته باشد اما در نهایت اگر این ارواح منفرد در کنار یکدیگر قرار و آرام گیرند، کل منسجمی خواهند ساخت و درد‌های کمتری را متحمل خواهند شد. اگر شما هم به این سبک از عکاسی علاقمند هستید و به دنبال فضایی می‌گردید تا درباره اینگونه آثار هنری بحث کنید،نمونه کار ببینید و تجربه‌های جذابی انجام دهید پیشنهاد ما شرکت در کلاس فاین آرت مدرسه آرتسنس است.

 

اگر این مطلب را دوست داشتید پیشنهاد می‌کنیم مقاله برای بروز احساسات نیاز به زبان نیست که درباره سلف‌پرتره‌های فرانچسکا وودمن است را هم بر روی وبسایت مدرسه آرتسنس مطالعه کنید.

 
 
 
Loading
تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید