جین شین Jean shin متولد 1971 در سئول می باشد. او زمانی که 6 سال داشت به همراه والدینش به آمریکا مهاجرت کرد و در مریلند بزرگ شد و از دوران دبیرستان به طور جدی نقاشی و مجسمه سازی را دنبال کرد. او اکنون در نیویورک زندگی میکند.
او کارهایش را غالبن با تکنیک آرتپوورا Arte povera انجام میدهد. آرتپوورا گرایشی از هنر جدید است که در آن از مواد اولیهی بیارزش و روزمره استفاده میشود و شین نیز آثار خود را به کمک بطریهای مصرف شده، چترهای سوراخ، کفشهای کهنه و... میسازد، آثاری که در ابتدا و از دور به چشم مخاطب یک مجسمه و فرم زیبا و یگانه میآید اما با نزدیک شدن به اثر از یکنواختی آن کاسته و فردیت و تنوع مواد استفاده شده آشکار میشود.
او در آثارش به مسائل متنوعی میپردازد برای مثال در مجموعه «Dress code» که از لباسهای ارتشی منسوخ شده و لباسهای شهروندان یک نقاشی دیواری ساخته که به نظر موزاییککاری میآید، او در واقع به کمک لباسها که نمادی از افراد مختلف جامعه شامل مهاجران، کارمندان دولت و سربازان است سعی در نشان دادن هویت واقعی جامعه امریکایی دارد.
در مجموعه «Links» شین به بررسی مفهوم زنجیر و مورد استفاده آن در گذشته و حال میپردازد و به واسطهی تعریف استفاده زنجیر در طول تاریخ روابط انسانها با یکدیگر و تغییرات آن را به نمایش میگذارد.
او در مجموعه «Lost vista »با استفاده از هشت هزار کلید اهداشده توسط افراد مختلف دست به خلق اثر بسیار جالبی زده است. او کلیدها را به دقت اندازهگیری کرده و در کاشیهای برنجی سفارشی قرار داده و در نهایت چشماندازی مینیاتوری از توپوگرافی منطقه «Phoenix metro»ساخته است درواقع کلیدها تصویری از کوهها ارائه میدهند، سپس او به کمک پروژکتوری تصویر بزرگ شده این توپوگرافی مینیاتوری را روی دیوار گالری به نمایش میگذارد. او با استفاده از این کلید ها که سابق بر این متعلق به افراد مختلف بودهاند و هر یک دری را به سوی داستانی از زندگی باز میکردند به مخاطب اشتیاق باز کردن درهای مکانها و تجربههای ناشناخته را القامیکند.
اثر جالب دیگر او«Chance city» است که از هزاران بلیط بختآزمایی خراشیده شده ساخته شده اما نکته ی قابل توجه این سازه زیبا که از دور مستحکم بنظر میرسد این است که او در فرایند ساخت از هیچ مصالحی برای سرپا نگهداشتن سازهاش استفاده نکرده بلکه فقط بلیطها را به گونهای روی هم قرار داده که یک تلنگر ساده کافی است تا تمام سازه فروبپاشد. این سازه کاخ رویاهای افرادی است که بلیط بخت آزمایی خریدند که فقط از دور زیباست ولی درواقع مصالحش هزاران بلیط برنده نشده افرادیست که در آرزوی داشتن آن بودند و خراب شدنش را در کثری از ثانیه تماشا کردند.
جین شین به مسالهی تکنولوژی و پیامدهایش بر روی زندگی انسان در آثاری مثل «Key promises», «Textile», «Duet» پرداخته است. در این آثار عنصر اصلی دکمه های کیبورد هستند که به گونه ای راه ارتباط انسان با محیط کامپیوتر و اعمال دستورات به آن است. او در «Textile» این امکان را برای بازدیدکنندگان فراهم آورده تا از خود پیامی به جای بگذارند و بدین شکل گفتگو و پیوندی را بین افرادی که شاید هرگز یکدیگر را نبینند ایجاد میکند. در «Key promises» که در آن از کلید های فرمان کیبورد مثل Ctrl, Pause, Home,… در مسیر گالری استفاده کرده و افراد را به سمتی که میخواهد هدایت و همزمان دعوت میکند تا در معانی این دستورات عمیقن تفکر کنند.
او در کارهایی مثل «Hide», «Fringe» به تلاش بیوقفه انسان ها برای زندگی و میل سیریناپذیر آن ها برای پیشرفت میپردازد. در پروژه «Hide» شین صدها کفش چرمی فرسوده را از هم بازکرده و دوباره به شکل خاصی به یکدیگر دوخته. کفش ها در واقع نمادی از تلاش روزمره انسانها در مسیر زندگی و راههایی است که برای رسیدن به اهدافشان طی کردهاند. در پروژهی «Fringe» او هزاران کراوات استفاده شده قدیمی را جمع کرده و به نوعی به یک حصار فلزی بافته است. این کرواتها میتوانند نمادی از افرادی باشد که بیوقفه برای زندگی تلاش کردهاند اما نظام سرمایهداری همچون حصاری مانع پیشرفت آن ها از یک مرز محدود میشود. همچنین میتوان گفت این دو مجموعه از سویی به موضوع مصرفگرایی نیز اشاره دارد.
شین به محیط زیست نیز بسیار توجه داشته و در مجموعه های «Anthropocene fossils» و «Glass block» و «Maize» به زیبایی به آن پرداخته.
برای مثال در «Anthropocene fossils» او زبالههای پلاستیکی جمعآوری شده از رودخانه را به شکل فسیلهایی که در زمین پیدا میشوند درآورده و نشان میدهد میراثی که از انسانهای امروز باقی خواهد ماند پسماندهای زبالههایی است که بیوقفه تولید کردهاند.
یا در پروژه «Maize» که با استفاده از تکههای بطریهای پلاستیکی دور ریخته شده یک مزرعه ذرت را بازسازی میکند و نشان میدهد انسان ها در حقیقت چه چیزی را در زمین رها میکنند و محصول نهایی چه خواهد بود.
شین به کمک هزاران قطعهی استفاده شده مجسمههایی میسازد که از نظر بصری بسیار زیبا هستند اما رازشان زمانی فاش میشود که به آنها نزدیک شویم، آن وقت است که به ماهیت تکان دهندهی مواد اولیه پی میبریم، موادی که توسط هزاران انسان استفاده شده و هر یک نمادی از صاحب قبلی خود است که در پیوند با سایر قطعات که ظاهر یکسان اما داستانی متفاوت دارد تشکیل یک کل واحد را میدهد که درواقع استعارهای از رابطهی انسانها و جامعه است. جامعهای که به ظاهر زیبا و نسبتن بینقص به نظر میرسد اما با کمی دقت و مطالعه در آن متوجه بحرانهایی که انسانها در آن ایجاد کردهاند میشویم. مسائلی مثل تکنولوژی، مصرف گرایی، آسیب به محیط زیست و ... که چشم بر پیامدهای مخرب آن بسته و فقط از دور به تماشای زیباییهای تو خالی آن نشستهایم درست مانند مجسمههای زیبای جین شین که شاکلهی آنها زبالههای تولید شده توسط انسانهاست.
اگر این مطلب را دوست داشتید پیشنهاد میکنیم مقاله در میانه رویا و کابوس را هم بر روی وبسایت مدرسه آرتسنس مطالعه کنید.