ترجمه از الهه دوستی هنرجوی مدرسه آرتسنس،ویراستاری از تیم تولید محتوای آرتسنس
عکاسی فاین آرت چیست و چگونه تعریف می شود؟ عکاسی فاین آرت یکی از ژانرهای عکاسی هنری است که در آن تصاویر فقط به خاطر ارزشهای هنری و خلاقانهشان تولید میشوند. کارهای عکاسان فاین آرت از مستند کردن صرف آنچه در مقابل لنز است فراتر میرود. عکاسی فاین آرت شامل طیف وسیعی از گرایشهای مختلف عکاسی بوده و سبکهای مختلفی از جمله منظره و پرتره را در بر میگیرد، اما چیزی که عکاسی فاین آرت را از بقیه سبکهای عکاسی متمایز میکند، رویکرد و دیدگاه منحصر به فردی است که هنرمند برای خلق تصاویر به کار میگیرد.
ما در این مقاله به ویژگیهای مختلف عکاسی فاین آرت پرداخته و به برخی از نمونههای عالی در این ژانر جذاب عکاسی نگاهی میاندازیم.فراموش نکنید که
کلاس عکاسی فاین آرت مدرسه آرتسنس هم بستر بسیار مناسبی برای یادگیری تخصصی بیشتر در این زمینه فراهم میکند.
تعریف عکاسی فاین آرت
عکاسی فاین آرت به این صورت تعریف میشود: این سبک شامل آثار عکاسیای است که بر اساس دیدگاه هنرمند خلق شده و به آن عکاسی هنری هم میگویند. پس در این ژانر، عکاسی رسانهای است که هنرمندان برای نمایش و بروز خلاقیتهایشان آن را انتخاب میکنند. عکاسان فاین آرت یک مفهوم، احساس، یا پیامی جدید که خاص خودشان است را از طریق عکاسی به دیگران منتقل میکنند. این شکل از عکاسی در نگاه اول متضاد با فقط ثبت کردن موضوعات و اتفاقات و رویدادها در غالب عکاسی مستند (که خیلی از عکاسان مستند فقط به این سبک کار میکنند) است و بر خلاف عکاسی تبلیغاتی یا انواع غیر هنری عکاسی پرتره، هیچ هدف تجاری ندارد. امروزه تقریبن همه روی گوشی موبایل خود دوربین دارند. همه میتوانند عکس بگیرند پس همه هم میتوانند درصورتیکه ایدهها و افکار بکر و خلاقانهای داشته باشند، با رعایت نکاتی که در این مقاله درباره آنها صحبت خواهیم کرد یک عکاس فاینآرت باشند.
البته این را هم نباید فراموش کرد که علارغم اینکه عکاسی این روزها خیلی محبوبتر شده، اما هنوز هم تفاوت کیفی زیادی بین عکسها وجود دارد. ناگفته نماند که سبکهای عکاسی زیادی هم وجود دارد. بنابراین تعریف دقیق عکاسی فاین آرت و اینکه چه عکسهایی در دسته بندی آثار هنری قرار میگیرند کار خیلی سخت و چالش برانگیزی به نظر میرسد.
عکاسی فاین آرت در مقابل عکاسی تجاری
عکسهای فاین آرت به عنوان آثار هنری و شکلی از بیان هنری خلق می شوند، نه صرفن برای استفادهای تجاری. عکاسی فاین آرت از همان اصول و استانداردهای اساسی مانند سایر رشتههای هنرهای زیبای سنتی مانند مجسمه سازی و نقاشی پیروی میکند. نمایشگاههای هنری تعاملی یا رسانههای ترکیبی نیز ممکن است از عکاسی فاین آرت استفاده کنند. اما عکاسی تجاری که شامل عکاسی تبلیغاتی، عکاسی خبری از رویدادها، تصاویر شناسایی مثل شناسنامه و پاسپورت و کارت ملی، عکاسی از مدارک و صحنه جرم و سایر ژانرهای عکاسی غیر هنری، فاین آرت محسوب نمی شنود. سلفیها، پرترههای معمولی، عکسهای یادگاری تفریحات، تصاویر مدرسه و عکسهای خانوادگی نمونههایی از عکاسی شخصی یا خانوادگی هستند که آنها هم جزو عکاسی فاین آرت به حساب نمیآیند مگر اینکه یک ایده یا فکر خلاقانه و هنرمندانه در کنار استفاده از آنها قرار گیرد. هر چند که در همه گونههای عکاسی که برشمردیم و شما هم میسناسید، خیلی از تصاویر شگفتانگیز و برجسته هم تولید میشوند اما حتا اینها هم عکاسی فاین آرت نیستند، به این دلیل که برای استفاده تجاری یا کارکرد شخصی یا اداری دیگری تولید شدهاند.
به موارد فوق میتوان عکاسی بازنمایاننده مانند عکاسی خبری یا بخشهای زیادی از عکاسی مستند و همچنین عکاسی برای مجلات و ... را هم اضافه کرد. حتا اگر عکاسانی که در این زمینهها فعالیت دارند استعداد فوقالعادهای هم داشته باشند و تصاویرشان تأثیر زیادی بگذارد، باز هم این آثار به عنوان عکاسی هنری در نظر گرفته نمیشوند. همه چیز به کارکرد عکسی که ثبت یا تولید شده برمیگردد؛ در مورد فتوژورنالیسم هم میتوانیم بگوییم که این سبک از عکاسی بیشتر روایت کردن داستانها و ثبت وقایع است پس به تنهایی عکاسی فاینآرت به حساب نمیآید اما اگر فتوژورنالیسم یا عکاسی مستند بیان دیدگاهها و ایدههای خلاقانه و اصلی خود هنرمند باشد پس میتوان آنها را هم در دسته عکاسی فاینآرت قرار داد.
چه چیزی عکاسی فاین آرت را متمایز میکند؟
کاوش در دنیای عکاسی فاین آرت این سوال قدیمی را مطرح می کند: « هنر چیست؟» این پرسش به ماهیت ذهنی هنر میپردازد و بر اهمیت قصد هنرمند در خلق اثر خود تأکید میکند. عکاسی فاین آرت با رویکرد سنجیده و متفکرانهای که هنرمند در فرآیند خلق اثرش اتخاذ میکند، متمایز میشود. پروفسور و عکاس آریل ویلسون توضیح می دهد: « عکاسی فاین آرت استفاده عمدی از عکاسی به عنوان رسانهای هنریست که برای اجرای ایده مفهومیتان انتخاب میکنید». این تعریف بر رویکرد عمدی و هدفمند هنرمند در خلق عکسهای فاین آرت تأکید داشته و آنها را از تصاویر عجولانه یا تصادفی گرفته شده با دوربین متمایز میکند. عکاس و پروفسور آدام لانگ نیز توضیح میدهد: « عکاسی فاین آرت متفاوت از عکاسی خبری یا عکاسی تجاری و به معنای دنبال کردن یک علاقه یا دغدغه خاص توسط فرد عکاس توصیف میشود که سفارشی یا تحت تأثیر عوامل خارجی نیست. این در تضاد با عکاسی تجاری است که با هدف نمایش محصولات و افزایش فروش انجام میشود.»
از سوی دیگر فتوژورنالیسم و عکاسی مستند هم در بسیاری از مواقع، بر ثبت حقیقت یک موضوع یا صحنه توسط عکاس و با حداقل سوگیری تمرکز دارد و هدف آن مستندسازی عینی واقعیت است. پس در این شکل نمیتواند جزو عکاسی فاینآرت به حساب بیاید مگر اینکه عکسهای مستند نشان دهنده دغدغهها و افکار هنرمند و با رویکردی خلاقانه باشد. لانگ خاطرنشان میکند: «در مورد فاین آرت تفاوت اساسی در مفهوم و کاربرد آن وجود دارد. »
عکاسی فاین آرت چه ویژگیهایی دارد؟

هر کسی میتواند یک عکس بگیرد، اما هر کسی عکاس هنرمند محسوب نمیشود. یک تصویر هنری باید فراتر از نمایش ساده یا واقعی از صحنه یا سوژه باشد. یک هنرمند خوب دارای سبکی منحصر به فرد و قابل تشخیص است و پیشرفت در تکنیک ها و موضوع را در طول زمان از خود نشان می دهد. موضوعات عکاسی هنری با دقت انتخاب میشوند و متمایز از تصاویر معمولی یا تصادفی هستند. عکاسان فاین آرت در آثار خود مفاهیم و مولفه های هنری را به کار میگیرند. این هنرمندان به عواملی مانند فضا، تعادل، خط، رنگ، عمق، بافت و شکل توجه میکنند و البته نور هم در این میان اهمیت بسیاری دارد. پس نتیجه میگیریم که عکس فاین آرت یک اثر هنری است نه صرفن تصویری که با دوربین گرفته شده باشد. عکسی که به بهترین نحو احساسات و بینش زیبایی شناختی عکاسش را بیان میکند. یک عکاس برای اینکه دیگران را متقاعد کند کار او را هنر بدانند و نه یک مهارت، باید به تواناییها و ارزش هنری خلاقیت خود ایمان داشته باشد.
تاریخچه عکاسان فاین آرت
یکی از مورخین عکاسی به تازگی اظهار داشته است که جان ادوین مایال(John Edwin Mayall) که در سال 1851 داگرئوتیپهای دعا به پروردگار را به نمایش گذاشت، اولین نماینده «فاین آرت» در عکاسی بود. پس از او، عکاسانی از عصر ویکتوریا مانند اسکار گوستاو رجلندر(Oscar Gustave Rejlander)، جولیا مارگارت کامرون (Julia Margaret Cameron) و چارلز لاتویج داجسون (Charles Lutwidge Dodgson) اولین تلاشهای موفقیتآمیز را برای خلق فاین آرت در عکاسی را انجام دادند. و پس از آنها نیز آلفرد استیگلیتز( Alfred Stieglitz) اف. هالند دی (F. Holland Day) و ادوارد استایکن (Edward Steichen) به ارتقای عکاسی و شناخته شدن آن به عنوان بخشی از هنرهای زیبا در ایالات متحده کمک کردندکه در این میان آلفرد استیگلیتز به ویژه برای معرفی عکاسی به موزهها و گالریها نقش مهمی در این زمینه داشته است.
تا سال 1960، در بریتانیا عکاسی به ندرت به عنوان فاین آرت شناخته میشد. هنگامی که دکتر اس.د. جوهار در آن زمان انجمن هنرهای زیبای عکاسی بریتانیا را تأسیس کرد، در صحبتهایش گفته بود: «در حال حاضر، عکاسی را چیزی بیش از یک مهارت نمیدانند. در برخی از محافل دولتی در ایالات متحده، عکاسی به عنوان هنر زیبا به رسمیت شناخته میشود و به عنوان هنر در گالریها و نمایشگاهها نمایش داده میشود اما در اینجا( بریتانیا)، چنین درکی وجود ندارد.»
هرچند که در آن دوران عکسهای پیکتوریال در سالن لندن نمایش داده میشد، اما معمولن به عنوان هنر پذیرفته نمیشد. البته همانطور که در مقاله چگونه پیکتوریالیسم به تاریخ عکاسی جهت داد؟ آوردهایم، عنوان «عکاسی پیکتوریال» برای یک اثر هنری تا حدودی مبهم است، زیرا به وضوح مشخص نمی کند که آیا این اثر دارای ویژگیهای هنری است یا خیر.
در عکاسی فاینآرت در آن سالها استفاده از موضوعات متعددی مانند برهنگی، پرتره، و مناظر طبیعی تا اواخر دهه 1970 رواج داشتند. در دهههای 1970 و 1980، هنرمندان نوظهوری مانند رابرت مپل تورپ (Robert Mapplethorpe)، سالی مان (Sally Mann)، روبرت فاربر (Robert Farber) و سیندی شرمن (Cindy Sherman) به شدت در حیطه عکاسی فاین آرت فعال بوده و با دیدگاههایی تازه مسیر را ادامه دادند. برخی از هنرمندان نیز بر زیبایی شناسی خود عکاسی تمرکز کردند.علاوه بر این، گروهها و مجامع هنری آمریکایی نیز با کمکهای قابل توجه خود، نقش مهمی در پیشبرد عکاسی به خط مقدم هنرهای زیبا داشتند.یک نمونه از این حمایت نهادی تاثیرگزار در این زمینه، به رسمیت شناختن عکاسی به عنوان هنر از طرف نهاد MOMA موزه هنر مدرن ( Museum of Modern Art) است که در سال 1940 یک بخش اختصاصی برای عکاسی تأسیس و بومونت نیوهال را به عنوان اولین متصدی آن معرفی کرد.
عکاسی فاینآرت در دوران معاصر
این روزها به جای تلاش برای ثبت کردن تصویری که از قبل وجود دارد (عکاسی مستند)، تمایل به صحنه پردازی و طراحی دقیق عکس بسیار زیاد شده است و در این میان عکاسانی که در دوران معاصر شهرت زیادی به خاطر تصاویر صحنه پردازی شدهشان دارند، جف وال (Jeff Wall) و گرگوری کرودسون (Gregory Crewdson) هستند. علاوه بر این، پیشرفت در فناوری عکاسی دیجیتال، امکانات جدیدی را در عکاسی با طیفی گسترده و متنوع ارائه کرده است. با استفاده از تکنیکهای فیلتر کردن دقیق در طیفهای فرابنفش، شفاف و مادون قرمز، عکاسان امروزی میتوانند جلوههای زیباییشناختی تازهای را کشف و استفاده و به این ترتیب اشکال بصری قابلتوجهی خلق کنند که تا پیش از این پیشرفتها، دست نیافتنی بودند.
از طرف دیگر، پیشرفتهای فناوری چاپ از حدود سال 1980، خرید کتابهایی با نسخه محدود را که شامل بازتولید آثار فاین آرت یک عکاس هستند را برای مجموعهداران جذابتر کرده است.این به این دلیل است که کتابها اغلب دارای هزینههای تولید گران، چاپ اندک و بازار کوچکی هستند که مانع از تکثیر مکرر آنها می شود. در نتیجه، کتابهای عکس عکاسان به سرعت در حال تبدیل شدن به اقلامی کلکسیونی هستند.
در سالهای اخیر به عنوان مثال بیش از 7000 عکس در مجموع حراجیهای یک سال به فروش رفت که تقریبن 80٪ از آنها در ایالات متحده فروخته شده است. لازم به ذکر است که تنها بخش کوچکی از تمام فروشهای خصوصی از طریق فروش مزایده ثبت میشود. محبوبترین عکاسان هنری اکنون چاپهای آرشیوی باکیفیت را در نسخههای کاملن محدود برای بازار رو به رشد مجموعهداران خلق میکنند و همچنین فروشگاههای هنری آنلاین برای فروش نسخههای عکس به عموم مردم تلاش کردند و موفقیتهایی هم داشتند. موفقترین فروشها هم معمولن از عکاسان مشهوری مانند آنسل آدامز به دست میآیند.
در دوران معاصر بعضی از هنرمندان عکاسی فاینآرت، به دنبال زیباییشناسی «ناتورالیستی» در کار خود هستند، که شامل ارزش دادن به «نورپردازی طبیعی» به عنوان یک کیفیت متمایز و جذاب است. این گرایش به طبیعی بودن اغلب با ویرایشهای دیجیتال ترکیب میشود، که شامل اصلاح، فیلتر کردن یا تنظیم وضوح عکسها است. از سوی دیگر هنرمندانی مانند گرهارد ریشتر (Gerhard Richter) ممکن است آثار عکاسی تولید کنند که انگار تصویریست که با رنگهای روغنی نقاشی شده است تا آثارشان دارای اهمیت فرهنگی یا اقتصادی بیشتری باشد. این فرآیند مرزهای بین نقاشی سنتی و عکاسی را محو کرده و تمایزات واضح قبلی بین این دو رسانه را به چالش میکشد. آثار هنری ساخته شده به این ترتیب، ممکن است دارای ترکیبی منحصر به فرد از عناصر و معانی بصری باشد که منعکس کننده ماهیت در حال تکامل بیان هنری در شیوههای هنر معاصر است.
این مقاله در روزهای آینده تکمیل میشود.
اگر این مطلب را دوست داشتید پیشنهاد میکنیم مقاله آیا عکاسی هنر است؟ را هم بر روی وبسایت مدرسه عکاسی آرتسنس مطالعه کنید.