سنگا ننگودی با نام اصلی (Sue Ellen Irons) هنرمند آفریقایی آمریکایی متولد ۱۹۴۳ است که در دهه ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ در لس آنجلس و نیویورک فعالیت خود را آغاز کرد. او همچنین عضوی از گروه استودیو Z بود که بخاطر فعالیتهای تجربی و بداهه شناخته شده بودند.
شاید مشهورترین آثار ننگودی کارهایی است که با جوراب شلواریهای رنگی میسازد. تولد فرزندش و مشاهده تغییراتی که در بدن خودش رخ داد برای او منبع الهام در انجام این سری کارها با جوراب شلواری شد. جوراب شلواریهایی که گاهی اوقات از سقف آویزان هستند یا به دیواری متصل، کشیده شده یا گره خورده، گاهی نیز قسمتی از آنها با ماسه پر شدهاند تا فرمهای بدن مانند را به وجود آورند. این جورابها نمایانگر انعطافپذیری بدن زنانهاند، اینکه چطور بدن تغییرات را میپذیرد و به شکل اولیهاش بازمیگردد. جوراب شلواریها هنگامی که باز و کشیده میشوند میتوانند تداعیگر خشونت و درد نیز باشند.
چهارشنبه ۱ اردیبهشت ۱۴۰۰
در پیشگفتار کتاب هنر بعد از ۱۹۶۰ آمده: « چه چیزی (به عنوان هنر) باید ساخت و چگونه باید آن را ارائه داد، چگونه باید آن را قضاوت و تفسیر نمود؛ و درست کدام است؟» نویسندهی کتاب با همین پرسش در ذهن، نوشتن کتاب هنر بعد از 1960 را آغاز میکند. در ادامه با معرفی و نقد کتاب هنر بعد 1960 همراه باشید.
دوشنبه ۳۰ فروردین ۱۴۰۰
روزهاست که دیوارها صدایی به خود ندیدهاند و کرکرههای بسته و در جای خود خشکیدهاند. دیوارها صدایی نمیشنوند. پرچمها هیچکس را نمیبینند وهمنشینی نور با کرکرهها را سایهای قطع نمیکند. چرخها از سکون در نمیآیند. سکوت فرشها شکسته نمیشود . قفلها تا ابد باز نخواهند شد. آگهیهای ترحیمی که تصاویرشان مدتهاست مردهاند و آگهیهای ترحیمی که هیچوقت چاپ نشدند.
شنبه ۲۸ فروردین ۱۴۰۰
زبان، جنسیت، میل و مرگ از جمله عناصر موجود در هنر سوزان هیلر (Susan Hiller) هستند. او با بیش از ۴۰ سال فعالیت چند رسانهای، یکی از تاثیرگذارترین هنرمندان نسل خود بود. از زمان استفادهی ابتکاری از تکنولوژی صوتی و تصویری در اوایل دهه ۱۹۸۰، اینستالیشنهای پیشگامانه، فیلمهای چند صفحهای و کارهای صوتی او به اعتبار جهانی رسیده است. هیلر از مصنوعات فرهنگی خاص جامعه به عنوان مادهی خام آثارش استفاده میکند.
چهارشنبه ۲۵ فروردین ۱۴۰۰
آلیسون لونتز ( Alison Luntz ) در کارولینا شمالی بزرگ شد و کارش را به عنوان عکاسی مستقل در نیویورک آغاز کرد، او این فرصت را پیدا کرد تا نیویورک را با تمام پستی و بلندیهایش ببیند و همه چیز را بدون قضاوت ثبت کند.
الیسون در دانشگاه brandies در بوستون با کاترینکا ابراد ( Katrinka Abroad ) از استانبول که تخصصاش داستاننویسی در زمینه فرهنگ و سیاست در اروپای شرقی و خاورمیانه است آشنا شد، هر دو به کارگردانی تئاتر و عکاسی علاقه داشتند، کارولینا علاقه الیسون را به عکاسی آنالوگ برانگیخت و الیسون کاترینکا را به سمت دنیای عجیب فیلم اسلاید سوق داد بعد از چند سال دوستی در دانشگاه و نامهنگاری از طریق ایمیل به پیشنهاد الیسون در سال ۲۰۱۴ پروژه ای مشترک را شروع کردند.
شنبه ۲۱ فروردین ۱۴۰۰
مسیر شفا یافتن از درون به بیرون است. این یکی از قوانین نانوشتهی بسیاری از ادیان، مکاتب روانشناسی و فلسفی است. کیمکیدوک، کارگردان مشهور کرهای با توسل به فلسفه و مسلک بودایی فیلمی ساختهاست که علاوه بر مفاهیم فرامتنیاش برای هر انسانی در هر دورهای قابل درک است.
در ابتدای فیلم دو دربسته با نقاشی سنتی از دو مرد را میبینیم که به آرامی باز میشود و منظرهای همچون نقاشیهای چینی دیده میشود که کلبهای در میان دریاچهای را نشان میدهد. داستان شاگرد و استادی را میبینیم که در آن کلبه زندگی میکنند و مدام فطرت و غریزۀ انسانی شاگرد بر او غلبه میکند. او نیز هر بار از استاد درسی میآموزد. فیلم داستان خطی سادهای از زندگی بشر را روایت میکند که لازمه زندگی و رستگاری اوست و مانند نام خود فیلم و طبیعت، در حال تکرار است.
جمعه ۲۰ فروردین ۱۴۰۰
جین شین ( Jean shin) متولد 1971 در سئول می باشد. او زمانی که 6 سال داشت به همراه والدینش به آمریکا مهاجرت کرد و در مریلند بزرگ شد و از دوران دبیرستان به طور جدی نقاشی و مجسمه سازی را دنبال کرد. او اکنون در نیویورک زندگی میکند.
او کارهایش را غالبن با تکنیک آرتپوورا(Arte povera) انجام میدهد. آرتپوورا گرایشی از هنر جدید است که در آن از مواد اولیهی بیارزش و روزمره استفاده میشود و شین نیز آثار خود را به کمک بطریهای مصرف شده، چترهای سوراخ، کفشهای کهنه و... میسازد، آثاری که در ابتدا و از دور به چشم مخاطب یک مجسمه و فرم زیبا و یگانه میآید اما با نزدیک شدن به اثر از یکنواختی آن کاسته و فردیت و تنوع مواد استفاده شده آشکار میشود.
او در آثارش به مسائل متنوعی میپردازد برای مثال در مجموعه «Dress code» که از لباسهای ارتشی منسوخ شده و لباسهای شهروندان یک نقاشی دیواری ساخته که به نظر موزاییککاری میآید، او در واقع به کمک لباسها که نمادی از افراد مختلف جامعه شامل مهاجران، کارمندان دولت و سربازان است سعی در نشان دادن هویت واقعی جامعه امریکایی دارد.
دوشنبه ۱۶ فروردین ۱۴۰۰
عکاسی و زندگی کردن برای نفیسه مطلق دو بخش جداگانه از هم نیست، او آن دو را در هم آمیخته است. او در هر فصلی از زندگیاش، تجربه کرده و سپس تجربیاتش را عکاسی کرده است و با تجربیات دنیای عکاسیاش، برای کشف جدید به مرحله بعدی زندگیش رفتهاست. مجموعه¬های او از تلاش برای کشف زندگی، خلق شده¬اند. او به دنبال مفهوم خاص و عجیبی نمی¬گردد، ما را با تجربیات زندگی روزمرهاش شریک کرده¬است. شاید به همین دلیل عکسهای او قابل درک و در دسترس هستند. انگار از میان زندگی روزمره برخاستهاند و به ما نگاه میکنند؛ همچون ما که به آنها نگاه میکنیم. او میگوید: « عکاسی فرصت تجربه کردن را به انسان می¬دهد. انگار ریش و قیچی زندگی دست خود اوست»؛ شاید خود او هم، با آدمهای مجموعههایش فرصت چندباره زندگی را برای خودش بوجود میآورد.
شنبه ۱۴ فروردین ۱۴۰۰
اِسلَک لاین ورزش حفظ تعادل و راه رفتن بر روی تسمه ای با عرض دو و نیم سانتیمتر است که معمولا در پارکها میان دو درخت بسته می شود. شاخه ای از این ورزش ، های لاین ( High line ) نام دارد که در ارتفاعات و بر فراز دره ها انجام می شود .
هایلاین جنبه رقابتی و مسابقه ای نداشته و صرفا به صورت فستیوال و شکستن رکورد بر اساس پیمایش طول تسمه در بین علاقمندان آن برگزار می شود . این ورزش در ایران فدراسیون ندارد و تیم ایران اِسلَک لاین تنها تیم رسمی ست که در فدراسیون جهانی اِسلَک لاین به ثبت رسیده ، بنابراین جوانانی که می خواهند تجربه ی هیجانی متفاوت را داشته باشند باید بدون حمایت و پشتیبانی و با هزینه های شخصی این ورزش را دنبال کنند .
چهارشنبه ۱۱ فروردین ۱۴۰۰
مجموعه مالکوویچ مالکوویچ مالکوویچ پرترههای عکاسی شده توسط ساندر میلر است که با بازسازی مجدد برخی از مهمترین عکسهای قرن بیستم شکل گرفته، مجموعهای که میتوان از عکاسش به عنوان یکی از درخشانترین هنرمندان معاصر یاد کرد.
در سال ۲۰۱۳ میلر به مالکوویچ پیشنهاد کرد که ۴۱ تصویر از اسطورههای افسانهای عکاسی مانند ریچارد اودون، ایروینگ پن، دایان آربس، دوروتا لانگ، یوسف کارش، اندی وارهول و ... را بازسازی مجدد کنند.
سه شنبه ۱۰ فروردین ۱۴۰۰
ندکو سولاکوف هنرمند پست مدرن بلغاری است که آثاری در قالب اینستالیشن، طراحی، نقاشی و ... خلق میکند. او کار خود را با طراحی و نقاشی شروع کرد و می توان گفت اکثرکارهایش پایهی طراحی دارند. با فروپاشی کمونیسم و شکلگیری حکومت دموکراتیک در بلغارستان در دههی ۱۹۹۰، سولاکوف به آزادی و فرصتهای جدیدی در بیان هنری خود دست یافت. در بسیاری از آثارش نیز دغدغه هایش پیرامون مسائل سیاسی و ملیتاش دیده می شود.
در اولین پروژه اش«nine objects» به سال ۱۹۹۰ او آیتم های روزمره مانند لیوان قهوه پلاستیکی را در کنار کلکسیونهای دایمی موزهی صوفیه بلغارستان قرار داد. هدف او ایجاد یک اختلال بود که در نتیجهی یک تفکر اجباری اتفاق میافتاد. او ذهن بیننده را با این تفکر که چرا یک شی مدرن در کنار کلکسیونهای دایمی موزه قرار گرفته است درگیر کرده بود.
یکشنبه ۸ فروردین ۱۴۰۰
کتاب درباره ی نگریستن با عنوان اصلی About looking اثری از جان برجر منتقد هنری، فیلمنامهنویس، نویسنده، نقاش، رماننویس، و روزنامهنگار بریتانیایی است. شهرت جان برجر عمدتا به خاطر دیدگاههای سیاسی انتقادی و نقدهای رادیکال او بر هنر، تاریخ و تمدن در مقالهها و داستانهایش و نیز در مجموعه تلویزیونی هنری "روش های دیدن" است که در آن وی، به عنوان نویسنده و مجری به تحلیل آثار و جریانهای هنری مهم جهان میپرداخت.
کتاب "درباره نگریستن"، مجموعهای از مقالهها و نقدهای جدا از هم درباره نقاشی و عکاسی و به طور کلی تاریخ هنر است که با همان رویکرد انتقادی جان برجر در برنامه تلویزیونی "روشهای دیدن"، نوشته شده است.
چهارشنبه ۴ فروردین ۱۴۰۰
حضور عشق در کنار تنفر پررنگتر دیده میشود. راز تاثیرگذاری فیلم دشت گریان (علفزار گریان) The Weeping Meadow از آنجلوپولوس در همین جمله نهفته است. فیلم به ظاهر داستان قومی مهاجر است که به اجبار جنگ و تبعاتش آواره شدهاند و در کنار رودخانهای مستقر میشوند اما در واقع داستان همان بیعدالتی و جنگ قدرتهایی است که همیشه سایهاش بر سر تاریخ بشریت بودهاست و خرابیهایش نصیب قشر ضعیف جامعه شدهاست. آنجلوپولوس تمام قدرتش را به کار میگیرد تا بگوید مرگ تنها تاثیر مخرب جنگ نیست و با هر جانی خانوادهای و با هر خانوادهای جامعهای از درون میمیرد.
سه شنبه ۳ فروردین ۱۴۰۰