ترجمه از امیرقادری و ویراستاری توسط تیم تولید محتوای آرتسنس
در امور مرتبط با عکاسی چیزی به نام "اداره عکاسی خیابانی" مانند آنچه که در اصطلاح "اداره وزن و اندازه گیری" خوانده میشود وجود ندارد، که صحت استانداردهای آن را تأیید کند و حتا مهمتر از همه ارزیابی و دستهبندی سبکهای جدید را انجام داده و یا برای آنها زیرمجموعه متناسبی پیدا کند، بنابراین هر عکاسی خودش تصمیم میگیرد که در مورد موضوعات و دسته بندیهای این هنر چه موضعی گرفته،کدامها را پذیرفته و یا رد کند.
دوشنبه ۱ آذر ۱۴۰۰
سریال band of brothers یک مینی سریال درام جنگی ده قسمتی محصول سال ۲۰۰۱ است که داستان واقعی سربازان گروهان ایزی از سال ۱۹۴۲ تا پایان جنگ جهانی دوم را نمایش میدهد.
این سریال که بر اساس کتابی نوشته استیون امبروز و به تهیهکنندگی استیون اسپیلبرگ و تام هنکس ساخته شده، روایتگر داستانی مستند و واقعی است، داستانی که این سریال را در رتبه چهارم بهترینها قرار داده و جوایز بسیاری را برایش به ارمغان آورده است.
دسته برادران روایتگر سربازان چترباز«Easy Company » یا گروهان پنجم نیروی هوابرد ارتش ایالات متحده آمریکا میباشد که تحت آموزشهای سخت و طاقتفرسای فرمانده سوبِل راهی میدان نبرد علیه نازیها میشوند،فرماندهای که به دلیل سختگیری و بیکفایتی و همچنین نفرتی که زیردستانش نسبت به او دارند از سمت فرماندهی کنار گذاشته میشود.
جمعه ۲۸ آبان ۱۴۰۰
آلن لابویل مجسمهساز و عکاس متولد۱ می ۱۹۶۸ در بوردوی فرانسه و پدر ۶ فرزند، در سال ۲۰۰۴ دوربینی را تهیه کرد تا با آن از مجسمههایی که ساخته بود برای پورتفولیوی کاریاش عکاسی کند.
او بعدها لنزش را به سمت خانواده در حال بزرگشدن خودش گرفت و فرزندانش یعنی۴ دختر و ۲ پسر، در بازه سنی ۴ تا ۱۸ سال الهام بخش او بودهاند و حالا آنها به موضوع اصلی کارش بدل شدهاند، خواه در به تصویر کشیدن واقعگرایانه سبک زندگی غیرمعمولی آنها در مجموعه « خانواده » و یا در صحنههای عجیب و غریب در مجموعه « بازتابهایی اطراف آبگیر».
چهارشنبه ۲۶ آبان ۱۴۰۰
رومن گاری، اسم ِواقعیاش نبود، نام اصلی او رومن کاتسِف بود که در سال ۱۹۱۴در خانوادهای یهودی در لیتوانی به دنیا آمد. پدرش زمانی که رومن کودک بود او و مادرش را ترک کرد. در جوانی در پایگاه هوایی خلبانی را یادگرفت و در نیروی هوایی فرانسه استخدام و در جنگ جهانی دوم به خاطر ِ شجاعتهایی که در برابر نیروهای آلمان نازی از خود نشان داد، موفق به دریافت نشان ِشجاعت گردید. او بعد از جنگ وارد سیاست شد و به عنوان دیپلمات مشغول به فعالیت گردید.
یکشنبه ۲۳ آبان ۱۴۰۰
فیلم «نقاش و دزد» با عنوان اصلی (The Painter and the Thief) یکی از عجیب ترین مستندهایی خواهد بود که تابحال دیدهاید.
شش سال پیش، مایکل مور(Michael moore) ، مستند ساز برنده اسکار، فیلم Where To Invade Next (2015) را ساخت. در آن مستند، مور به کشور نروژ در شمال اروپا رفت و از یکی از معروف ترین زندان های آنجا، یعنی زندان هالدن بازدید کرد. این زندان منحصر به فرد جاییست که در آن با زندانیان با وقار بیشتری رفتار میشود.
جمعه ۲۱ آبان ۱۴۰۰
ویلیام اگلستون عکاس آمریکایی متولد ۱۹۳۹ بیشتر اوقات کودکی را با پدربزرگ و مادربزرگش در تابستان میسیسیپی گذراند. پدربزرگش جوزف قاضی محلی و عکاس آماتور بود که با خرید یک دوربین برایش،عکاسی را به نوهاش هدیه کرد.اگلستون هیچگاه تحصیلات رسمیای درزمینه عکاسی نداشته و به طور عمده خودآموز بوده است.
در ۱۹۷۶ جان سارکوفسکی نمایشگاهی در موزه هنرهای مدرن نیویورک(MOMA) ترتیب داد که در آن اگلستون را به دنیای هنر معرفی کرد. این نمایشگاه واکنشهای منفی بسیاری را به همراه داشت. عکسهای رنگی از ماشینها، علایم و چیزهای روزمره و پیش پا افتاده هرروزه در مقابل عکسهای سیاه و سفید دنیای عکاسی هنری در آن زمان،این شد که بیشتر منتقدان از عکسهای او استقبال نکردند.
سه شنبه ۱۸ آبان ۱۴۰۰
Nick Turpin متولد ۱۹۶۹ عکاس اهل لندن است. او ابتدا در رشته هنر و طراحی در دانشگاه «Gloucestarshine » تحصیل کرد و بعد از آن در رشته عکاسی فیلم و ویدیو در دانشگاه « Wesmineston » مشغول شد تا در سال ۱۹۹۰ که آن را رها کرد تا در یک روزنامه مستقل به عنوان عکاس مشغول به کار شود، و در سال ۱۹۹۷ شغلی دیگر و در زمینه تبلیغات و طراحی عکس پیدا کرد. در سال ۲۰۰۰ گروه بین المللی عکاسان خیابانی « in_public» را پایهگذاری و در سال ۲۰۱۰ انتشارات نیک تورپین را تاسیس کرد. وی همچنین در زمینهی عکاسی معاصر خیابانی در موزهها، دانشگاهها و تلویزیون تدرریس و سخنرانی کرده است.
یکشنبه ۱۶ آبان ۱۴۰۰
با شروع فصل تابستان و پایان قرنطینههای کرونایی در کشور ترکیه، نمایشگاه هنر دیجیتال Parallel Universe، در شهرهای بدروم و استانبول در کشور ترکیه به نمایش در آمد.
بخشی از آثار این نمایشگاه ابتدا در سال 2019 در نمایشگاه بزرگ آثار ونگوگ با استفاده از هوش مصنوعی (AI) و ماشین لرنینگ(Machine Learning) که در آتلیه Des Lumieres پاریس برگزار شد به نمایش درآمده بودند. آثار ونگوگ در پاریس و با استفاده از 15هزارمتر مربع LCD به گونهای به نمایش در آمده بود که انگار بیننده میتوانست در قلب نقاشی های ونگوگ قدم بردارد و حس و حال کارهای او را بصورت متفاوتی تجربه کند.
پنج شنبه ۱۳ آبان ۱۴۰۰
Beanpole یا قد بلند دومین فیلم بلند کانتمیر بالاگوف است که در سال 2019 اکران شد و جایزه بهترین فیلم خارجی از جشنواره کن را از آن خود کرد. اییا دختر قدبلندیست که همین ویژگی به نام مستعارش بدل شده است. او که از پسربچه کوچک دوستش نگهداری میکند پرستار است و در دورهای زندگی میکند که جنگ جهانی دوم به تازگی تمام شده. او به دلیل عارضه مغزی که در طول جنگ به آن مبتلا شده، گاهی خشکش میزند و به نوعی برای چند دقیقه به کما فرو میرود. روزی در حین بازی با پسربچه خشکش میزند و ناخواسته علت مرگ کودک میشود. دوستش ماشا از جنگ برمیگردد و در مقابل فقدان پسربچه که تنها دلیل زندهبودنش بود، تصمیماتی میگیرد که زندگی اییا را نیز تحت تاثیر قرار میدهد.
سه شنبه ۱۱ آبان ۱۴۰۰
برای تمام اطرافیان من تهران شهریست رنگارنگ، پر از هیاهو و آشفتگیهای دلچسب. تافنه جدا بافتهای که مجموعهای از ویژگیها، ارزشها و هیجانهای گاه متناقض را در خود جای دادهاست. شهر اوهام، آرزوها و سرپیچی از قید و بندها، شهری که نیمه شب هایش خواب ندارد و بخشی ازبودن در آن زاییده خیال است و بخشی واقعیت.
شنبه ۸ آبان ۱۴۰۰
کتاب «نوشتن با تنفس آغاز میشود» دقیقن همان است که عنوانش به ما میگوید. کتاب میگوید پیش از یادگیری نوشتن داستان، شخصیتها، زاویه دید و ساختار کلی اثر باید بیاموزیم چگونه با بدن خود، با درونیترین افکار و امیالمان رابطه برقرار کنیم.
لرن هرینگ نویسنده کتاب تحصیلات دانشگاهیاش (کارشناسی ارشد هنرهای زیبا و مشاور روانشناسی) را در خدمت آموزههای عملی نویسندگی گذاشته و با لحنی صمیمی،به خوانندگانش مسیری ملموس برای بیان روانِ محتوای ذهن و کشف «عمیق نوشتن» نشان میدهد؛ هرینگ نویسندگی را در ارتباط نزدیک با فعالیت بدنی میبیند و بر این باور است که نوشتن نیاز به برنامه ورزشی مخصوص خود دارد.
پنج شنبه ۶ آبان ۱۴۰۰
رنگ و بوی اگزیستانسیالیستی و پرداختن به مرگ و زندگی دو مقولهی جدانشدنی در آثار بیل ویولا( Bill Viola ) ویدیوآرتیست آمریکایی است. در این تفکر اندیشیدن فلسفی نه صرفن با اندیشیدن موضوعی، بلکه با موضوع انسان آغاز میشود.
در هستیگرایی نقطه آغاز فرد به وسیله نگرش به هستی یا احساس عدم تعلق و گمگشتگی در مواجهه با دنیای به ظاهر بیمعنی و پوچ میباشد. بر این باور زندگی بیمعناست مگر آنکه خود شخص به آن معنا دهد. در واقع ماهیت این فلسفه را میتوان در شعار سقراط جستجو کرد که میگوید اگر میخواهی هستی را بشناسی خود را بشناس
شنبه ۱ آبان ۱۴۰۰