بایگانی مقالات

شامل

در گذار نزدیک
مجموعه عکسی از آزاده اکبری هنرجوی مدرسه آرتسنس

بشر امروز انگار چیزی از دنیا طلب دارد؛ می‌ریزد، می‌پاشد و آنقدر در این کار عجول است که دیگر به عاقبتش نمی‌اندیشد. آن حساسیت وسواس‌گونه پدرانش در صرفه‌جویی و سادگی به فراموشی سپرده شده و در عوض، حریصانه و بی‌پروا هر چیزی که به دستش بیاید را مصرف کرده و بر هم تلنبار می‌کند. انگار حقی هست که اگر همین حالا نگیرد دیگر فرصتی نخواهد داشت. او ارضا نیازهایش را در تعدد می‌بیند، گویی هرچه بیشتر انباشته کند توانایی بیشتری را به رخ دیگران می‌کشد. چهارشنبه ۳۱ خرداد ۱۴۰۲

 

«امید به اندازه‌ کافی هست، تا بی‌نهایت، اما نه برای ما»
درباره‌ کافکا و آثارش

نوشته مرمر قدکچی هنرجوی مدرسه آرتسنس

«هنربرای هنرمند، رنجی است که با آن خود را از گرفتار شدن در رنجی دیگر نجات می‌دهد. هنرمند غول نیست، بلکه پرنده‌ای است کمابیش رنگارنگ در قفس وجود خود.» فرانتس کافکا، در سال ۱۸۸۳، در خانواده‌ای یهودی و آلمانی زبان در پراگ، چکسلواکی، متولد شد. در دانشگاه آلمانی پراگ حقوق خواند و از سال ۱۹۰۸ به بعد کارمند دفتری شرکت بیمه بود. بهترین داستان کوتاهش، «مسخ»را در پاییز ۱۹۱۲ نوشت. تقریبن هیچ‌یک از کارهای مشهورش، مثل رمان محاکمه(۱۹۲۵) و قصر (۱۹۲۶)، در زمان حیاتش منتشر نشد.
چهارشنبه ۲۴ خرداد ۱۴۰۲

 

رویای ساز
برداشتی آزاد از عکسی از جلال شمس آذران

نوشته هنگامه حیدری هنرجوی مدرسه آرتسنس

زن مسن چَشم هایش را بسته و پیراهن گلدار بهاری به تن دارد و شاید دلش هم بهاریست چرا که از گوشه گونه‌هایش را که میبینم پیداست دارد لبخند میزند. اما تکلیف چَشم هایش را نمیفهمم.شاید بسته هستند تا با خاطرات آهنگی که مینوازد، در پشت پلکها دمی سر کنند و یا شاید هم بسته اند تا زن با لحظه‌هایی که از مقابل چشمانش میگذرد روبرو نشود!
یکشنبه ۲۱ خرداد ۱۴۰۲

 

کتاب روایت در مجموعه عکس مستند

کتاب روایت در مجموعه عکس مستند با بررسی ساختارهای روایتی در مجموعه عکس و واکاوی و تطبیق آن با ساختارهای روایی رایج در ادبیات و سینما، به اهمیت و نحوه استفاده از روایت، در مجموعه عکس مستند اجتماعی می پردازد. کتاب حاضر راهنمایی برای عکاسان در تهیه مجموعه عکس مستند اجتماعی است و عکاسان را از ایده تا پژوهش و انتخاب موضوع، مراحل عکاسی، انتخاب ساختار روایتی حین عکاسی، نحوه استفاده از عناصر انسجام، ویرایش بصری و تدوین عکس ها در قالب ساختار روایتی و در نهایت آمادگی برای انتشار، همراهی می کند. چهارشنبه ۱۷ خرداد ۱۴۰۲

 

عاشقانه‌ای با خون و اشک
درباره « Shooting into the corner »

نوشته شیما پازوکی،هنرجوی مدرسه آرتسنس

آنیش کاپور هنرمند هندی تبار ساکن لندن، در اثر shooting into the corner خط داستانی را پی گرفته که جسور و پر سر و صداست و بقایایی به جا می‌گذارد که همچون اکثر تجربیات عاشقانه، در اشک و خون و عرق پیچیده شده و به سادگی پاک نخواهد شد. فضایی مملو از پیچیدگی در عین پیش پا افتادگی، یک بینا بینی مطلق مشابه آنچه برتولت برشت می‌گوید: در میان همه چیزهای قطعی، قطعی‌ترینشان "تردید" است.
چهارشنبه ۱۰ خرداد ۱۴۰۲

 

عشق و طغیان
درباره آثار آنیش کاپور

نوشته شیما پازوکی،هنرجوی مدرسه آرتسنس

برای درک آثار آنیش کاپور، نباید آنها را در چارچوب هندی بودن او کنکاش کرد. کاپور که از پدری هندو و مادری یهودی متولد شده است، احساس می کند تلاش برای درک آثار او یا هر هنرمندی در بستر زادگاه و پیشینه فرهنگی، فرآیند خلاقیت را کم اهمیت می‌کند. او بر این باور است که منشا قومیتی فقط یک اتفاق است. دنیای هنر از میان این پیچیدگی‌های پیش پا افتاده گذر می‌کند و فرق ندارد که هنرمند چینی باشد یا ایرلندی. آنچه مهم است ماهیت گفتگوییست که اثر هنری آغازگر آن است. آنچه باعث جاودانگی هنر و هنرمند می‌شود، کیفیت شاعرانه چیزیست که خلق می‌کند.
چهارشنبه ۳ خرداد ۱۴۰۲